۲۳ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۹
نامه ای به خدا
خداجون میشه تو امشب منوتو بغل بگیری؟
بگی اروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری
خداجون میگن توخوبی مثل مادرا میمونی
اگه راست میگن بگوببینم عشق من کجاست میدونی؟
خداجون میشه یک کاری کنی به خاطر من؟
من می خوام که زود بمیرم اخه سخته زنده موندن
من که تقصیری نداشتم پس چرا گذاشته رفته؟
خداجون توتنها هستی میدونی تنهایی سخته
زنده بودن یامردن من واسه اون فرقی نداره
اون می خواد که من نباشم باشه اشکالی نداره
خداجون می خوام بمیرم تابشم همیشه راحت
ولی عمر اون زیادشه حتی واسه یه ساعت
سلام
خیلی خوبه که شعر میگی فقط چند تا از مصراع ها مشکل وزنی دارن